تاریخچه کشور هندوستان
تاریخچه کشور هندوستان
جمهوری هند یا هندوستان کشوری است در جنوب آسیا. پایتخت آن دهلی نو است، از شمال غربی با پاکستان، از شمال با چین، بوتان، نپال و تبت و از شمال شرقی با برمه و بنگلادش همسایهاست. جنوب آن نیز به اقیانوس هند محدود میشود.
هند بیش از سی و پنج شهر بزرگ با جمعیت بالای یک میلیون نفر دارد. مومبائی (بمبئی)، کلکته، مدرس، بنگلور، حیدرآباد، اگرا، میسور، جیپور، گوا، پونا، بوپال، تریفندرام و احمدآباد از شهرهای مهم این کشور پهناور هستند.
نام هند مشتق شده از واژه? «ایندوس» در زبان پارسی باستان است که به جای واژه سانسکریت سیندو بهکار میرفته و نام رودخانه سند بودهاست. همچنین واژه «هندوستان» که به عنوان نام کامل این سرزمین در اغلب کشورها از جمله خود هند رواج دارد واژهای فارسی است به معنی سرزمین هندوها .
اولین تمدن بزرگ به معنای واقعی آن، تمدن حوزه رود سند با قدمت نزدیک به سه هزار سال است که به تمدن دره سند معروف است که وسیعترین گستره تمدنی زمان خود بوده و با تمدن شهر سوخته در ایران همزمان است و مراودات نزدیک داشتهاست و تقریبا پس از ورودآریائیها بین سالهای 2000 تا 1800 قبل از میلاد، هر دو از بین رفتهاند. ورود آریائیها به هند در فرهنگ دین و ادبیات و سیستم اجتماعی این سرزمین نقش بسیار مهمی داشتهاست که از آن جمله میتوان به شکلگیری سانسکریت اولیه، تدوین متون مقدس هندوئی و سیستم طبقاتی جامعه هند اشاره نمود. در دوره هخامنشی، قلمرو سلطنت داریوش کبیر تا پنجاب گسترش یافت و صنعتگران، پیشه وران و بازرگانان از هند به ایران و بالعکس رفت و آمد داشتند. و حتی در برخی از جنگهای میان ایران و یونان باستان لشکریان هندی بخشی از سپاه هخامنشی را تشکیل میدادند. در دورهاشکانیان نیز، مهرداد اول نواحی پنجاب را ضمیمه قلمرو پادشاهی خود کرد. دومین سلسله قدرتمند به نام گوپتا از سال 320 تا 550 میلادی در شمال هند حاکمیت داشته و برخلاف موریاها، حکومت بر مبنای ایجاد حاکمان محلی را برحکومت مرکزی ترجیح میدادهاست. در این دوران که به تاریخ کلاسیک هندوئی شناخته میشود، این آیین شکل متحدتری گرفت و اولین معابد هندوئی به سبک حاضر در این دوران تاسیس شد. پس از گوپتاها تا قرن سیزده میلادی حکومتهای زیادی در شمال هند با درگیری، شکست و پیروزی یکی پس از دیگری برروی کار آمدند. باتوجه به عدم قدرتمندی این حکومتها، جنوب هند امنیت وآرامش بیشتری نسبت به شمال داشت و سرگرم تعامل و تجارت با اعراب مسلمان و منطقه جنوب آسیا بود و نقش مهمی در روابط خاورمیانه با خاور دور ایفا میکرد. اولین تماس اسلام با آسیای جنوبی، سال هفتصد و یازده میلادی است که مسلمانان تا کناره رود سند که هم اکنون در پاکستان است پیش آمدند. اما فتح هندوستان و نفوذ گستره? اسلام در آن سرزمین در دوره غزنویان آغاز شد. در اواخر قرن دهم میلادی سبکتکین سردودمان این سلسله نخستین جنگجوی مسلمان بود که کابل و بخشی از قلمرو راجگان در پنجاب را به تصرف خود درآورد. در سال 1005 میلادی سلطان محمود غزنوی به هندوستان تاخت و تا پایان عمرش 421ق. (1027م) بالغ بر 15 تا17 بار به شمال هند حمله کرد. او پس از هر حمله به پایتختش غزنه بازمیگشت و نخواست یا نتوانست حکومتی پایدار در این منطقه بنا نهد. مهمترین رویداد این دوران سفر ابوریحان بیرونی به هند بود که حاصل آن اثر باارزش «ماللهند» است. تا قرن سیزدهم تاخت و تازهای زیادی به هند صورت میگرفت، اما چندان ماندگار نبودند، تا اینکه در این زمان مسلمانان شهر دهلی را تصرف کردند و اولین حکومت مسلمانان، به نام دوران سلطنت یا غلامان مسلمان را بنیان گذاشتند واسلام رسماً بر هند حاکم شد. حمله اولیه تاتار به شمال هندوستان در اواخر قرن چهاردهم یعنی بهسال 1398میلادی صورت گرفت امیر تیمور گورکانی در این سال به هند حمله و تا دهلی پیش تاخت و آن شهر را غارت و سکنهاش را قتلعام کرد. سپس به موطنش در آسیای مرکزی بازگشت در سال 1526 «بابر» از نوادگان تیمور بر هند تسلط یافت و سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند را بنیان گذاشت. این سلسله از 1526 میلادی تا 1857 میلادی در بخش بزرگی از شبه قاره هند فرمانروایی کرد. حکمرانان این سلسله به تدریج تمامی شبه قاره را تحت فرمان گرفتند اما پس از مدتی بخشهایی از جنوب هند از اختیار آنان خارج شد. این سلسله در نیمه سده 17 میلادی و در زمان شاه جهان بزرگترین و ثروتمندترین امپراتوری جهان بود. این سلسله آخرین دوران طلایی امپراتوریهای اسلامی به شمار میرود. در سال 1739 میلادی با حمله نادرشاه افشار به هندوستان مقدمات انقراض این امپراتوری فراهم شد و در سال 1857 پس از سالها نبرد سرانجام کمپانی هند شرقی توانست این امپراتوری را منقرض کرده و سرزمینهای آنرا تصرف کند. به این ترتیب هند که در روزگار اکبرشاه و شاهجهان و اورنگزیب سیر تمدن را آغاز کرده بود رو به ضعف نهاد. دوره استعمار انگلستان در هند حدود یک قرن ونیم از 1800 تا 1947 میلادی طول کشید. نفوذ و تسلط انگلستان در دو مرحله جلوهگر شد نخست از طریق تلاش کمپانی هند شرقی در به دست آوردن اجازه فعالیتهای بازرگانی و اخذ امتیازات از حکمرانان محلی یا مرکزی که به تصرف سرزمین هند بجز پنجاب، سند و کشمیر و سقوط گورکانیان انجامید و سپس جایگزین شدن دولت انگلستان و اعلام انضمام رسمی هندوستان به مستعمرات و متصرفات بریتانیا در سال 1510 میلادی پرتغالیها به عنوان اولین مهاجمان اروپایی بر «جاوه» دست یافتند و در گوامستقر شدند. هنگامی که طوایف «مراتی» و «سیک» علیه حکومت پادشاهان گورکانی قیام کردند، بریتانیاییها و فرانسویها در قرن 18 مناطقی برای خود از هند جدا کردند، پس از پیروزی «روبرت کلایف» بر «دیلکس» افسر فرانسوی، افراد بریتانیایی در هند بیشتر شدند. و وارن هستینگز فرمانروای بریتانیایی بنیاد حکومت بریتانیای کبیر را در هند استوار گردانید. دولت بریتانیا بر اثر شورشهای سال 1857 میلادی در هند، کمپانی هند شرقی بریتانیا را که گرداننده? هند بود منحل کرد و به این سرزمین خودمختاری داده شد. در سال 1877 ملکه ویکتوریا امپراتور بریتانیا به هند دعوت شد. در آن دوران نماینده? مخصوص ملکه که از طرف حکومتبریتانیا تعیین میشد، بر هند فرمانروایی میکرد، و یک هیأت (اجرائی) مرکب از افراد عالیرتبه? دولت بریتانیا او را راهنمائی میکردند. به تدریج عدهای از رهبران هندی در سال 1884 دستجات و سازمانهای ملی را تشکیل دادند که هدف اصلی آنان رسیدن به استقلال تام بود. در سالهای 1906 تا 1915، دولت بریتانیا ناچار شد که اداره? بعضی از امور کشور را به مردم هند واگذار
سپیدهدم تاریخ
دوران هندویی
اولین دوران امپراتوری هند با حکومت سلسله موریا بین سالهای 326 تا 200 قبل از میلاد شکل گرفت. قدرتمندترین حاکم تاریخ هند تا قبل از گورکانیان، آشوکای بزرگ نام دارد که سومین شاه این سلسلهاست. وی در تمام جنبههای هنری و اجتماعی و سیستم اداری از هخامنشیانایران الهام گرفت. آثار بسیار مهم حجاری این دوره مانند پیکره چهار شیر (نماد ملی هند) بسیار تحت تاثیر حجاری تخت جمشید است.
گورکانیان هند