ماه مبارک رمضان
ماه رمضان
ماه رمضان نهمین ماه از ماههی قمری و بهترین ماه سال است. واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنی شدت تابش خورشید بر سنگریزه است.
میگویند چون به هنگام نامگذاری ماه هی عربی، ین ماه در فصل گرمی تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، «رمضان» از اسماء الهی است. ین ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شبهی قدر در آن قرار دارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است.
به برخی از حوادث و رویدادهی مهم ین ماه اشاره میشود:
وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت.
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه رمضان سال دوم هجرت.
جنگ بدر در سال دوم هجرت.
فتح مکه در سال هشتم هجرت.
مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمان، و یجاد اخوت اسلامی بین پیامبر و امام علی علیه السلام.
بیعت مردم به ولیتعهدی امام رضا علیه السلام در سال 201 قمری.
منابع :
هدیة الانام الی وقیع الیام، محدث قمی، ص 21
فضیلت ماه رمضان:
ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههی سال است. در ین ماه درهی آسمان و بهشت گشوده و درهی جهنم بسته میشود، و عبادت در یکی از شبهی آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ی بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماهها است؛ روزهیش بهترین روزها، شبهیش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است.
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در ین ماه، نفسهی شما تسبیح، خواب شما عبادت، عملهیتان مقبول و دعاهیتان مستجاب است.
پس با نیتی درست و دلی پاکیزه، پروردگارتان را بخوانید تا شما را بری روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در ین ماه عظیم محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی در ین ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»
آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزهداران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز عبادت و سجده هی طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در ین ماه سخن گفت.
منابع :
مفاتیح الجنان، تفسیر نمونه، ج 1، ص 634؛ المیزان، ج 2، ص 15
فواید روزه:
روزه فواید جسمی و روحی فراوان دارد، شفا بخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمی از رذایل حیوانی، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسیار موثر است، در تهذیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرگی و واماندگی در نیاز های تن تأثیر بسزایی دارد. فواید طبی و بهداشتی روزه که از سودمندیهای کوچک این فریضه انسان ساز است به حدی است که شاید نیاز به توضیح و تکرار نداشته باشد و بیشتر مردم کم و بیش از آن آگاهند. ما به اختصار به گوشه ای از این فواید انسان ساز اشاره میکنیم: معده و دستگاه گوارش از اندام پرکار بدن آدمی است، با سه وعده غذا که معمول مردم است؛ تقریباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث میشود از یکسو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگی مصون بمانند و نیروی تازه ای بگیرند و از سوی دیگر ذخایر چربی که زیانهای مهلکی دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.
در روایات اسلامی حتی به فواید جسمی روزه نیز تصریح شده تا برخی از سست عنصران، اگر نه با ایمان کامل لااقل با توجه به فواید بهداشتی روزه این فریضه ثمر بخش را بجای آورند و از سودمندیهای گوناگون آن در حد خود بهره ور شوند. پیامبر گرامی اسلام در همین رابطه فرموده اند: «صوموا تصحوا» روزه بگیرید تا سالم بمانید. و نیز در روایات بسیاری پیشوایان گرامی اسلام فرموده اند: « معده آدمی خانه بیماریهای اوست و پرهیز از غذا درمان آن است»
بدیهی است آنگاه فواید بهداشتی روزه بهتر به دست میآید که روزه دار امساک روز را با زیاده روی در شب تلافی نکند، که پر خوری خود موجب زیانهای چشم گیری برای دستگاه گوارش است. با پیشرفت دانش پزشکی، برخی از پزشکان و متخصصان دریافته اند که امساک از خوردن و آشامیدن، عالی ترین روش درمانی است، یکی از پزشکان میگوید: « طرح درمان به وسیله روزه بسیار چنان معجزه آساست که بکار بستن آن مسیر، طرحها و برنامه های طب عملی و جراحی را تغییر خواهد داد، زیرا روزه راه تازه ای به روی دانش پزشکی میگشاید؛ و سلاح موثری برای مبارزه با بیماریها به این دانش میبخشد سلاحی که میتوان آن را از راههای گوناگون مورد استفاده قرار داد تا انسان را در مبارزه با علت بیماریها برای بهبود بیماران به نتیجه مطلوب و آشکار رسانند. »
با روزه و امساک میتوان بیماریها را بهبود بخشید و معالجه کرد البته در صورتی که با اعتدال و میانه روی مقرون باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.بررسی فواید بهداشتی و طبی روزه در این مختصر نمیگنجد، آنانکه به توضیح بیشتر علاقمندند میتوانند به کتابهایی که در این زمینه تألیف شده است مراجعه نمایند. باید توجه داشت، بر خلاف تصور کوتاه اندیشان، روزه هیچگونه ضرری برای افراد سالم مکلف ندارد و اگر کسی بیمار باشد و نتواند روزه بگیرد و با این کار بیمار تر شود و یا روزه باعث گردد که بیماریش ادامه یابد کار حرامی مرتکب شده و روزه اش نزد خدا پذیرفته نیست، بیماری که روزه برای او ضرر دارد نباید روزه بگیرد و فقط لازم است در روزهای دیگر قضای آن را بجا آورد و جبران کند.
افراد سالم باید بدانند که روزه نه تنها زیانی برایشان ندارد بلکه چنان که گفتیم، موجب تندرستی و صحت مزاج است و بگفته برخی شکم پرستان که خود روزه نمیگیرند و دیگران را نیز از روزه باز میدارند و تلقین میکنند که روزه موجب زخم معده میشود، نباید اعتنا کرد، اینگونه دروغها تنها بهانه افراد سست عنصری است که که اسیر شکم خویشند و از عزم و اراده انسانی در آنان خبری نیست. « روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسید معده بجای غذا به وسیله صفرا خنثی میشود و زخم ایجاد نمیگردد»
اکثریت غریب به اتفاق مسلمانان متدین ماه مبارک رمضان را روزه میدارند و به هیچ وجه شکایتی از این بیماری ندارند و نسبت بیماری زخم معده روزه داران بیشتر از دیگران نیست همانطور که گفتیم فواید جسمی و بهداشتی روزه اگرچه چشمگیر و غیر قابل انکار است ولی مهمترین فواید روزه اثرات بهداشتی آن نیست، متأسفانه برخی در بررسی فواید روزه تنها به همین اثرات بهداشتی آن بسنده کرده اند، درحالیکه فواید برتر روزه به جنبه های معنوی آن مربوط میشود، فواید جسمی روزه با اثرات معنوی آن در سازندگی تربیت و تزکیه انسان قابل مقایسه نیست، اگر چه همان فواید طبی هم گواهی است بر اصالت اسلام عزیز، چرا که این آیین فطری و آسمانی چهارده قرن پیش با ژرف بینی و احاطه ای که جز از خدای متعال نمیتواند بود در محیط جاهلیت عرب دستوراتی برای انسانها وضع کرده است که دانش پزشکی انسان متمدن عصر ما با پیشرفت خود روز به روز بر گوشه هایی از حکمت آن پی میبرد.
برگرفته شده از سیت صدا وسیما
روز اول ماه مسجد النبى(ص) دچار آتش سوزى شد
روز اول ماه رمضان بنا به نقل «سمهودى مورخ عامه» در سال 654 هجرى، مسجد النبى (صلى الله علیه و آله) و حجرات مقدسه آن دچار آتش سوزى شد، و به قدرى شعلههاى آتش دامنه دار شد، که سقف و دیوارها را فرا گرفته و فرو ریخت این زمان مصادف با حکومت معتصم عباسى بود، وى دستور داد، بنیان مسجد را دوباره به پاى داشتند. (1)
ولایتعهدى امام رضا(ع) در اول ماه رمضان
ایضا از وقایع روز اول ماه رمضان «بنا به نقل شیخ مفید در مسار الشیعه» روز بیعتبه ولایتعهدى حضرت رضا علیه السلام است، و این عمل از طرف مامون عباسى فقط یک نقشه سیاسى براى فرو نشاندن انقلابات داخلى مخصوصا جلوگیرى از خروج و قیام شیعیان ایران (که در اوائل خلافت مامون گرداننده خلافت او بودند) انجام گرفت. و دیگر ترس قیام اولاد على (علیه السلام) از جمله عوامل ولایتعهدى حضرت رضا (علیه السلام) از طرف مؤمون به شمار مىآید. (2)
غزوه تبوک یا فاضحه در روز سوم ماه رمضان
غزوه تبوک یا فاضحه از جنگهاى حساس بین مسلمانان و رومیان که در سال نهم هجرى بر پا شد و به صلح انجامید نیز در روز سوم ماه مبارک رمضان واقع گشت، و علت ایجاد این جنگ چنین بود که جاسوسان، به دربار امپراطوى روم (هراقلیوس) (هرقل) گزارش دادند، که پیامبر اسلام از دار دنیا رفت، امپراطور شوراى نظمی تشکیل داد، و تممی حاضران موقع را مناسب بسیج لشکر روم علیه حجاز دیدند و به سرپرستى مردى به نام یوحنا، یا (باغباد)، به سوى حجاز رهسپار، و در تبوک (محلى میان حجاز و شام) با سپاه اسلام تلاقى کردند، و سپاه اسلام در تبوک کناره چشمه آبى تمرکز یافتند، و اینکه چرا این جنگ را فاضحه مىنامند بدان علت است که منافقان از حضور در جنگ تخلف ورزیدند، و رسوا شدند، و این جنگ را «ذوالعسره» نامند زیرا که مسلمانان از نظر آذوقه و مرکب و مهمات بسیار در عسرت و سختى بسر بردند. (3)
وفات حضرت ابوطالب(ع) در روز هفتم
روز هفتم ماه رمضان بنا به نقل شیخ مفید قدس سره سال دهم بعثتحضرت ابوطالب عم و یار با وفاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) وفات یافت.
همان مرد بزرگوارى که در تمام نشیب و فرازهاى دوران رسالت و قبل از رسالتبرادر زاده عزیزش را یارى کرد و شر قریش را از او بازداشت و قلب نازنین پیامبر (صلى الله علیه و آله) را در تبلیغات و رسالت الهى خوشحال و مسرور نمود، و با کلماتى نظیر: «اذهب یابن اخى فقل ما احببت فوالله لا اسلمک لشىء ابدا» اى پسر برادرم برو و هر چه دوست مىدارى بگو (با مشرکین و قریش) به خدا سوگند تو را در هیچ پیش آمدى وا نمی گذارم، (نوازش می نمود) و از او پشتیبانى می کرد.
کفه ایمان ابوطالب از کفه ایمان همه خلق سنگین تر است
آرى به این بزرگوار تهمتبى ایمانى مىزنند، حضرت باقر (علیه السلام) فرمود: اگر ایمان ابى طالب را در یک کفه ترازو بگذارند و ایمان این خلق را در کفه دیگر، ایمان او سنگین تر است. (4) آرى ابوطالب چهل و دو سال، در نهایت وفا و صمیمیت و فداکارى به کفالت و حمایت پیامبر (صلى الله علیه و آله) پرداخت، که او مانند پدرى مهربان و همسرش فاطمه بنت اسد همچون مادرى او را خدمت و حفاظت و پرستارى نمودند. و مرگ ابوطالب پیامبر (صلى الله علیه و آله) را به شدت متاثر ساخت، چرا که حضرت یگانه حمی و پناه گاه خود را بعد از خدا از دست داد، که دشمن پس از او بر پیامبر (صلى الله علیه و آله) جرى و گستاخ گشتند. و مدفن آن حضرت در مکه قبرستان ابوطالب که به نام آنجناب نامیده شده قرار گرفت، «تغمده الله ببحبوحات جنانه» (5)
وفات حضرت خدیجه دهم ماه رمضان سال دهم بعثت
در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثتخدیجه بانوى فداکار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنجسالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشتحضرت خدیجه را «عام الحزن» سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بىهمتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راستشد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن» نام نهاد و مصیب پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا که پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد. (6)
به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده
عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمىرفت مگر آنکه خدیجه سلام الله علیها را یاد مىکرد، و بر او به خوبى و نیکى مدح و ثنا مىنمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناک شد، به طورى که موى جلوى سرش از غضب تکان مىخورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگمی که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگمی که مردم مرا تکذیب مىکردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود» (7)
دوازدهم رمضان حدیث مواخاة و عقد برادرى در اسلام
در دوازدهم رمضان، پیامبر (صلى الله علیه و آله) بین اصحاب عقد برادرى خواند، و بین خود و على (علیه السلام) نیز برادرى قرار داد، و با این عقد اخوت، برادرى و مساوات و برابرى را در اسلام بنیان گذاشت اهل جهان را یک عائله و افراد بشر را عضو یک خانواده شمرد، و براى همیشه نژاد پرستى و امتیازات مادى و قبیلگى و رنگ و پوست را از ساحت مقدس اسلام پاک نموده وا اسف از استعمار فرهنگى و سیاسى دنیاى استکبار که مانع از اجراى این اصل در روى زمین است.
«ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون» (8) این آئین شما آئین یگانهاى است «مشترک همه ادیان من است» و من پروردگار شمایم، پس مرا بندگى کنید».
«قل یا ایها الناس انى رسول الله الیکم جمیعا» (9) بگو: اى مردم من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم، ولى این بینات و براهین ساطعات براى یهود و نصارى آن روز همچنین براى صهیونیست و امپریالیست این زمان خوش آیند نبوده و نیست، چون آنان با این مساواتها و برابریها نمىتوانند تفوق و برترى خود را بر جهان مستضعفین محکم سازند و جلو استحمارشان از خلق، گرفته مىشود!!.
ولادت امام مجتبى سبط اکبر(ع) در روز پانزدهم
پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهائى در توضیح المقاصد) روز ولادت موفور السعادت حضرت سبط اکبر، امام حسن مجتبى (علیه السلام) است، و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتى مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر(صلى الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانى دل مبارک حضرت را فرا گرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبهاش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینى ابنى»، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه فرمود: (که نخستین صدائى که گوش نوزاد با او آشنا شد، صداق حق جدش خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله) بود، صداى توحید، صداى تکبیر، صداى تهلیل، و صداى تصدیق به نبوت پیامبر( صلى الله علیه و آله) جد گرامش. که خداى توفیق این سنتسنیه را به امتش و به شیعیان حضرت مجتبى (علیه السلام) در مورد نوزادان عنایت فرماید. پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «یا على هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذاردهاى؟ عرض کرد: «ما کنت لا سبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمىگیرم، هنوز لحظاتى نگذشته بود که بشیر وحى جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلى الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمیه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر (صلى الله علیه و آله) شخصا براى حسن (علیه السلام) عقیقه کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد.